مدیران، بر اساس تعهدی كه نسبت به سازمان و توسعه کارمندان دارد باید خلاءها و فضاهای خالی را تشخيص داده و سعي در پر نمودن آنها نمايد.
مدیران چيزهايی را ميبينند كه ديگران قادر به ديدن آنها نيستند سپس با دیدگاه و بینش خود ديگران را ترغيب ميكنند تا واقعيتي ايدهآل را پديد آورند.
**یک مدیر موثر می داند تغيير يعنی پيشرفت**
و از انجایی که تغییر باعث ترسیدن و نگرانی افراد می شود، مدیر برای كم كردن و كاهش دادن ترس افراد، اول خودش دست بکار می شود و گام نخست را خودش بر ميدارد.
مدیر ميداند كه بايد از اول خودش پيش قدم شود تا بتواند ديگران را متقاعد كند كه تغيير نه تنها لازم است بلكه حتی می تواند برای همه امری بسيار خوب و مفيد باشد.